کد خبر: ۹۶۹۴
۱۹ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۴

روضه‌ خانگی ۳۰ ساله فاطمه‌ خانم

فاطمه‌سادات هاشمی می‌گوید: هر قدمی که برای روضه برمی‌دارم از خریدی که می‌کنم تا جارو و نصب بیرق عزای آقا، مدام زیر لب ذکر می‌گویم و شکر می‌کنم از توفیقی که شامل حالم شده است و می‌توانم در خانه‌ام پذیرای مهمان آقا‌اباعبدالله(ع) باشم.

هنوز دست راست و چپش را نمی‌شناخت که گوشه چادر مادر را می‌گرفت و به مجلس روضه می‌رفت. فاطمه می‌دانست هر‌وقت مادر، پیراهن مشکی را از بقچه لباس‌ها بیرون می‌آورد، یعنی محرم از راه رسیده و در خانه یکی از همسایه‌ها روضه است.

قد‌کشیدن در محفل آقا اباعبدالله (ع) برای فاطمه آن‌قدر شیرین بود که حتی در بازی‌های بچگی‌اش چادر سر می‌کرد و از عروسک‌هایش به‌عنوان مهمانان روضه پذیرایی می‌کرد. بعد‌ها فاطمه‌سادات هاشمی خودش صاحب روضه امام‌حسین (ع) شد و آن‌قدر به این مراسم مقید بود که حتی خانه اجاره‌ای هم مانع نشد که این روضه بر زمین بماند.

حالا سی‌سال می‌شود که این بانوی پنجاه‌و‌چهارساله در خانه‌اش محفل روضه‌خوانی محرم برگزار می‌کند و اکنون ساکن محله امام خمینی (ره) است.

همه‌چیز از پخت یک شله‌زرد شروع شد

تاسوعای ۳۳‌سال پیش، در خانه نشسته بود و از تلویزیون محفل عزاداری در حرم امام‌رضا (ع) را نگاه می‌کرد. یک‌باره به دلش افتاد چندپیمانه برنج بردارد، شله‌زردی بپزد و بین همسایه‌ها پخش کند. فاطمه‌خانم تعریف می‌کند: نذری نداشتم، اما دلم می‌خواست آن روز، کاری به نیت پنج‌تن (ع) انجام دهم. خیلی سریع یک قابلمه کوچک برداشتم و به‌اندازه چند کاسه شله‌زرد پختم و بین همسایه‌ها پخش کردم.

سال بعد روز تاسوعا دوباره خاطره سال گذشته برایش زنده شد. باز هم فاطمه‌خانم چند کاسه شله‌زرد پخت و پخش کرد. پنج‌سالی به این شکل گذشت تا اینکه یک شب نزدیکی‌های ماه محرم به همسرش گفت دوست دارد مجلس روضه در خانه برپا کند؛ «به همسرم گفتم از بچگی در روضه امام‌حسین (ع) قد کشیده‌ام، اما این‌بار می‌خواهم روی فرش خانه خودم از عزاداران پذیرایی کنم.»

 

هر سال یک قدم دیگر

همسرش با روی باز قبول کرد و این‌طور شد که فاطمه‌خانم پنج‌روز در دهه دوم محرم، محفل روضه در خانه‌اش برپا کرد؛ «سال اول، چند‌پرچم کوچک مشکی خریدم که یکی از آنها را جلو در نصب کردم. سال بعد، چند استکان و لیوان و همچنین هر‌سال که می‌گذشت، وسیله‌ای اضافه می‌کردم، از سماور بزرگ گرفته تا چادر نماز و سجاده برای اقامه نماز جماعت. هر‌کدام از این وسایل را به عشق آقا امام‌حسین (ع) می‌خریدم و از مبلغی که در این راه هزینه می‌کردم، لذت می‌بردم.»

او درباره حس و حالش برای برپایی این محفل می‌گوید: هر قدمی که برای روضه برمی‌دارم از خریدی که می‌کنم تا جارو و نصب بیرق عزای آقا، مدام زیر لب ذکر می‌گویم و شکر می‌کنم از توفیقی که شامل حالم شده است و می‌توانم در خانه‌ام پذیرای مهمان آقا‌اباعبدالله(ع) باشم.

 

خودم هم مهمان امام‌حسین (ع) هستم

درِ خانه‌اش به روی همه باز است و کسی را دعوت نمی‌کند. شاید علتش این است که کسی را نمی‌شناسد که بخواهد دعوتش کند؛ «اهل قوچانم و به خاطر شغل همسرم که ارتشی بود، ساکن مشهد شدیم. در این شهر غریبم. کسی را برای روضه دعوت نمی‌کنم، ولی اعتقاد دارم آقا خودش مهمانش را دعوت می‌کند. خودم هم مهمان امام‌حسین (ع) هستم.»

همسایه‌ها روضه فاطمه‌خانم را به نام روضه سادات می‌شناسند؛ «نه‌تن‌ها همسایه‌های کوچه خودمان، بلکه از چند کوچه این طرف‌تر و آن‌طرف‌تر هم مهمان می‌آید. وقتی فهمیدند سادات هستم، خودشان اسم محفل ما را روضه سادات گذاشتند.»

برای اینکه خانم‌ها راحت‌تر باشند، روضه صبح‌ها از ساعت‌۱۰ شروع می‌شود. بعد‌از خواندن زیارت عاشورا و حدیث کساء، روحانی درباره واقعه کربلا صحبت می‌کند و روضه کوچکی می‌خواند؛ در پایان هم نماز جماعت خوانده می‌شود.

فاطمه‌خانم روز آخر شله‌زرد نذری می‌پزد و پخش می‌کند؛ «چند‌سالی است که به‌جای شله‌زرد، دیگچه می‌پزم. از چند روز قبل همسایه‌ها برای کمک می‌آیند، چند نفر برنج پاک می‌کنند و روز پخت هم همراه من هستند تا دست تنها نباشم.»

 

روضه‌ خانگی فاطمه‌سادات هاشمی ۳۰ سال است که پابرجاست

محفلی به نام امام‌حسین (ع)

او سال‌ها در خانه سازمانی ارتش زندگی کرده است. زمانی که قرار می‌شود خانه را تحویل دهند و مکانی را اجاره کنند، دلهره داشت؛ «با خودم می‌گفتم نکند صاحبخانه با خواندن روضه موافق نباشد. روزی که برای اجاره این خانه آمدیم، من و همسرم گفتیم که پنج‌روز روضه‌خوانی داریم. صاحبخانه از شنیدن این حرف ما بسیار خوشحال شد و گفت برای من هم دعا کنید. آنجا بود که فهمیدم واقعا امام‌حسین (ع) خودش کار‌ها را درست می‌کند.» 

خانه‌اش کوچک و نقلی است، اما در همین فضا از صدمهمان سیدالشهدا (ع) پذیرایی می‌کند؛ «طبقه اول را اجاره کردیم. سال اول که روضه‌خوانی داشتیم روز قبل، از دو همسایه طبقه بالاتر اجازه گرفتم. آنها با روی باز استقبال کردند و در این چند‌سال هیچ‌وقت گلایه‌ای نداشته‌اند.»

فاطمه‌خانم از چند روز مانده به دهه دوم محرم، خانه‌اش را آب و جارو می‌کند. پارچه‌های مشکی را از کمد بیرون می‌آورد. استکان و قندان‌های مهمان را می‌شوید و آماده و مهیای پذیرایی از مهمانان مجلس امام‌حسین (ع) می‌شود. او تمام پنج‌روز جلو در ورودی می‌نشیند تا به خانم‌هایی که می‌آیند، خوشامد بگوید.

او بار‌ها از اهالی شنیده است که از این مجلس حاجت گرفته‌اند. فاطمه‌خانم این موضوع را نشانه نگاه و لطف حضرت به این روضه خانگی می‌داند.

 

روضه بی‌ریا

ایران جعفرقلی‌زاده یکی از همسایه‌هاست که هر پنج روز در روضه فاطمه‌خانم شرکت می‌کند. او می‌گوید:، چون صبح‌ها محفل روضه برپاست، برای خانم‌ها بهتر است؛ می‌توانیم راحت به کار‌های خانه و بچه‌ها برسیم.
او با اشاره‌به اینکه خوبی این روضه بی‌ریا‌بودن آن است، توضیح می‌دهد: روی خوش روضه سادات است که همسایه‌ها را به این محفل می‌کشاند. همه می‌دانیم تاریخ روضه کی هست و با دیدن پرچم سیاه خودمان می‌آییم.

 

خدمت در مجلس امام حسین (ع)

اقدس محمودی یکی دیگر از همسایه‌هاست که برای کمک به فاطمه‌خانم همیشه آماده است. او می‌گوید: از کوچک و بزرگ این محفل روضه را از آن خود می‌دانند و برای کمک، از جان و دل حاضرند. یکی چای می‌ریزد و دیگری استکان‌ها را جمع می‌کند و می‌شوید. خدمت در مجلس امام‌حسین (ع) سعادت است.

او ادامه می‌دهد: هر وقت زائر یا فردی از من می‌پرسد «روضه کجا بروم؟» نشانی خانه فاطمه‌سادات را می‌دهم؛ چون می‌دانم این روضه سادات بی‌تکبر و بدون چشم‌و‌هم‌چشمی برگزار می‌شود.

* این گزارش سه‌شنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۳ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44